شکی نیست که ورزش رقابتی محیطی پر از احساسات است. ورزشکاران پیوسته با انواع مختلفی از عوامل استرسزا و چالشهای عاطفی در داخل و خارج از رقابت مواجه هستند که با عملکرد ورزشی آنها مرتبط است. به واقع، عملکرد ورزشی نتیجه روابط و تعاملات است که به طور قابل توجهی تحت تأثیر احساسات هستند. به همین منظور در این مقاله در باشگاه ورزشی نیلان جم به مفصل به این موضوع جداب خواهیم پرداخت که ارزش مطالعه بالایی دارد (این رو نویسنده مطلب بهتون میگه: پیشنهاد میکنم حتما این مقاله رو مطالعه کنین که سرشار از بار آموزشی مثبت و مفید است که برای شما همراهان عزیز نیلان جم آماده کرده ایم)
ورزشکاران باید از احساسات سایر افراد (به عنوان مثال، هم تیمیها، کادر مربیگری، حریفان، داوران، خانوادهها، هواداران و مدیران ورزشی) آگاه باشند. بنابراین، ورزشکاران باید توانایی مشکلات و تصمیم گیری در حین شرکت در مسابقات را داشته باشند و پاسخ سریع و صحیح بدهند.
ناتوانی در مدیریت صحیح احساسات در موقعیتهای رقابتی ممکن است منجر به رفتار نامناسب و در نتیجه حذف ورزشکاران از رقابت شود. بنابراین، ورزشکاران علاوه بر انجام تمرینات منظم بدنی، باید تمرینات منظم ذهنی را نیز در برنامه روزانه خود قرار بدهند. در این میان، توجه به هوش هیجانی امری ضروری است.
غلبه بر زمین و ذهن
از آنجایی که ورزشکاران مرتبا با موقعیتهایی روبرو میشوند که با موقعیتهای زندگی عادی کاملا متفاوت بوده و چه بسا چالش برانگیزتر است، جنبهای از هوش که هوش هیجانی نام دارد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
هوش هیجانی (EQ) در عملکرد ورزشی بازیکنان نقش بسیار مهمی ایفا میکند که غالبا نادیده گرفته میشود، درحالی که میتواند تاثیر بسیار زیادی در نتیجه بازی داشته باشد.
ورزشکارانی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، از مهارت خودآگاهی و خود تنظیمی بالایی نیز برخوردار هستند. این مسئله به آنها کمک میکند تا از یکدیگر حمایت کنند و به طور مستمر در جهت بهبود مهارتهای خود گام بردارند و در نهایت منجر به عملکرد کلی بهتر شوند.
به عبارتی دیگر، این بازیکنان نه تنها از نقاط قوت و ضعف خود، بلکه از نقاط قوت و ضعف هم تیمیهای خود نیز آگاه هستند. اما سوالی که پیش میآید این است که چرا بازیکنان حرفهای در دقایق حساس بازی نمیتوانند سادهترین مهارتها را انجام دهند، برای تیم امتیازی به دست نیاورد و یا حتی در آن مسابقه شکست میخورند؟ برای پاسخ به این سوال، ابتدا بهتر است مقدمهای راجع به هوش هیجان بیان کنیم.
غالبا مردم دربارهی بازیکنان با ضریب هوشی بالا و بازیکنانی که بازی بسکتبال را خوب میشناسند، صحبت به میان میآورند. اما احتمالا کمتر راجع به هوش هیجانی ورزشکاران، توانایی افراد در درک احساسات و عواطف خود و دیگران، صحبت به میان آمده است. همانطور که میدانیم کنترل هیجانات در ورزشکاران و میزان موفقیت آنان در میادین ورزشی بسیار مهم است. اضطراب، خشم و افسردگی میتوانند بر عملکرد بازیکنان تاثیر مخربی بگذارد. به همین دلیل، ورزشکاران باید مهارتهایی را برای شناسایی و مدیریت هیجانات خود توسعه بدهند.
بسکتبال یک بازی احساسی و در عین حال رقابتی است. ورزشی پر از فراز و نشیب است. اگر میخواهید بازیکن ارزشمندتری شوید و در مواجهه با مشکلات و رفتارهای مخرب مانند پرخاشگری و خشم هنگام شکست موفق باشید باید از نظر عاطفی بازیکنی بالغتر شوید.
چرا هوش هیجانی در بسکتبال مهم است؟
بدیهی است تیم هایی که بازیکنان از ویژگیهای روانی موثر و همسو با شرایط کار تیمی برخورداند و این ویژگیها به آنها آموزش داده میشود، نتایج عملکرد آنها مطلوب است. ورزشکاران با هوش هیجانی بالا به جای تمرکز بر تصمیمات داوری بر بازی خود تمرکز میکنند.
ممکن است بازیکنی روی بازیکن دیگر خطا انجام بدهد و داور دچار اشتباه شده و خطا را نبیند. اگر وقتتان را صرف بحث و جدل با داوران کنید، درباره داوران ناله کنید و به این فکر کنید که چقدر ناعادلانه هستند، مطمئن باشید وقت و انرژی خود را تلف کردهاید. بازی ادامه دارد. بازیکنان با هوش هیجانی بالا، روی بازی بعدی متمرکز هستند. بازیکنان با هوش هیجانی پایین، اصلاً به بازی فکر نمیکنند، آنها درگیر داوری هستند.
بازیکنان با هوش هیجانی بالا رابط خوبی هستند. آنها تیم را دور هم جمع میکنند و باعث میشوند که همه احساس کنند در کنار هم هستند.
در واقع، بدین شکل آنها برای هم تیمیهایی که از جمع بیرون مانده اند فضا باز میکنند. وقتی تیم در حال برگزاری جلسه است، مطمئن میشود که همه اعضای تیم در آنجا حضور دارند. آنها باعث میشوند حس دیده شدن، ارزشمند و مهم بودن در بازیکنان (بدون توجه به اینکه چه نقشی در تیم داشته است) تقویت بشود.
برخی از ویژگیهای بازیکنان با هوش هیجانی بالا
- مدیریت استرس:
- در لحظات حساس بازی خونسردی خود را حفظ میکنند.
- با چالشها به طور موثرتری مقابله میکنند.
- کنترل احساسات:
- احساسات منفی را که مانع عملکرد بهتر آنها هستند را شناسایی میکنند.
- احساسات منفی را تغییر میدهند.
- سلامت جسمانی:
- از سلامت جسمانی خوبی برخوردار هستند.
- پذیرش بازخورد:
- به بازخوردها، انتقادها و راهنمایی مربی پاسخ مثبت میدهند.
- اعتماد به نفس:
- فعالیت ورزشی خود را با اعتماد به نفس بیشتری انجام میدهند.
- کنترل رفتار:
- رفتارهای ناپخته و تکانشی کمتری از خود نشان میدهند.
- به پیامدهای کارهایشان واقف هستند.
- ثبات عملکرد:
- کیفیت بازی آنها دستخوش تغییرات بسیار کمی است.
- مثبت اندیشی:
- ذهنیت مثبت خود را حفظ کرده و بهبود میدهند.
- از اشتباهات و شکستها بهتر عبور میکنند.
- کار تیمی:
- تعارض با هم تیمیها، مربیان و کادر فنی را به حداقل میرسانند.
- همکاری تیمی خود را تقویت میکنند.
- وفاداری:
- به تیم، مربی و هم تیمیهای خود وفادار میمانند.
- احترام:
- با سازمان دهی و اداره لیگ برخوردی محترمانه دارند.
تفاوت بین بازیکنان بالغ و نابالغ از نظر عاطفی در بازی
بازیکنان بالغ از نظر عاطفی
- مسئولیت اعمال خود را بر عهده میگیرند: آنها به اشتباهات خود اعتراف میکنند، از دیگران عذرخواهی میکنند و از تجربیات خود برای یادگیری و رشد استفاده میکنند.
- دارای ویژگیهای شخصیتی انعطافپذیر و سازگار هستند: آنها میتوانند با شرایط مختلف کنار بیایند، با دیگران سازش کنند و دیدگاههای مختلف را در نظر بگیرند.
- احساسات خود را به طور سالم مدیریت میکنند: آنها میتوانند احساسات خود را به رسمیت بشناسند، آنها را به طور مناسب بیان کنند و با آنها مقابله کنند.
- به دیگران احترام میگذارند: آنها با دیگران همدلی میکنند، به نیازها و احساسات آنها توجه میکنند و با آنها رفتار منصفانهای میکنند.
- بر اهداف خود تمرکز میکنند: آنها اهداف واقعبینانهای تعیین میکنند، برای رسیدن به آنها برنامهریزی میکنند و تلاش میکنند.
- در برابر چالشها با انگیزه و مثبت باقی میمانند: آنها از شکست دلسرد نمیشوند و از آن به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده میکنند.
بازیکنان با هوش هیجانی پایین
- نمیتوانند با واقعیت کنار بیایند: آنها اغلب دیگران یا شرایط را به خاطر مشکلات خود سرزنش میکنند.
- تمایل دارند ادراکات خود را از واقعیت تغییر دهند تا با نیازهای خود مطابقت داشته باشد: آنها ممکن است دروغ بگویند، تقلب کنند یا قوانین را زیر پا بگذارند تا به آنچه میخواهند برسند.
- از نظر عاطفی نابالغ هستند: آنها ممکن است زود عصبانی شوند، پرخاشگر باشند، یا بهانه بیاورند.
- با دیگران مشکل دارند: آنها ممکن است خودخواه، حسود، یا انتقامجو باشند.
- به اهداف خود نمیرسند: آنها ممکن است انگیزه نداشته باشند، به راحتی تسلیم شوند، یا از شکست بترسند.
- در برابر چالشها منفی و ناامید میشوند: آنها ممکن است به راحتی دلسرد شوند و دست از تلاش بکشند.
برای یک بازیکن بالغ از نظر عاطفی، فرقی نمیکند که 20 امتیاز پیش باشد یا 20 امتیاز عقب باشد یا در وقت اضافه مساوی شود. فرقی نمیکند در تمرین باشند یا در بازی. فرقی نمیکند جلوی میلیونها هوادار بازی کنند یا سکوها خالی باشد. تمام تلاش خود را در تمام لحظات به کار میبندند.
بازیکنان بالغ از نظر عاطفی بر اساس تعهدات خود زندگی میکنند، نه احساساتشان. روزهایی پیش میآید که حوصله حضور، گوش دادن یا سخت کار کردن را ندارید. اما برای بازیکنان با EQ بالا، مهم نیست که چه احساسی دارند، مهم این است که آنها متعهد به انجام کاری هستند تا به آن تعهد پایبند باشند.
چگونه میتوان هوش هیجانی را در بسکتبال ارتقا داد؟
این بازیکنان، بازخورد، مسئولیت پذیری و مربیگری را به عنوان یک هدیه میبینند. همه ما دوست داریم باور کنیم که کامل هستیم، اما پت سامیت معتقد است «اگر هرگز اشتباه نکنید، چگونه میتوانید پیشرفت کنید؟» اگر اشتباهی را پذیرا نباشید و مسئولیت آن را بر عهده نگیرید، حتماً همان اشتباه را دوباره تکرار خواهید کرد.
بازیکنان با هوش هیجانی پایین بعد از دریافت بازخورد، حالت تدافعی میگیرند، در حالی که بازیکنان بالغ از نظر عاطفی متوجه میشوند (حتی اگر پذیرش آن سخت باشد) میدانند بازخورد راهی برای بهتر شدن است.
بازیکنان با هوش عاطفی بالا، هم تیمیهای خود را تخریب نمیکنند، بلکه آنها را تشویق میکنند. این بدان معنا نیست که آنها حقیقت را به دیگران نمیگویند و آنها را در برابر استانداردهای بالا مسئول نمیدانند. این بدان معناست که آنها این کار را به روشهای تشویقی انجام میدهند. تفاوت بزرگی بین «گَند زدی» و «میدانم که تو بهتر از آن هستی، توانایی بیشتری داری و از شما میخواهم که نشان دهی» وجود دارد. بازیکنان باهوش هیجانی بالا، دائماً هم تیمیهای خود را تشویق میکنند.
بازیکنان باید بدانند زبان بدن نشان میدهد که چقدر از نظر ذهنی سرسخت هستند، چقدر بالغ هستند و چقدر خوب احساسات خود را مدیریت میکنید.
وقتی از نظر ذهنی سرسخت هستید، متانت و اعتماد به نفس را در شما مشهود است، حتی زمانی که همه چیز طبق خواسته شما پیش نرود میتوانید هیجانات و عواطف خود را برای تمام لحظات حتی بعد از اتمام بازی مدیریت کنید. اگر تصمیم دارید سرتان را آویزان کنید، شانههایتان را بچرخانید و بازوهایتان را بکشید، بدین ترتیب، قبل از شروع موقعیت بعدی، همه چیز را خراب خواهید کرد.
با این حال، اگر تصمیم بگیرید قفسه سینه خود را به جلو قرار دهید، سر خود را بالا نگه دارید و فوراً سراغ ادامه بازی بروید، مطمئنا نتیجه مثبتی خواهید گرفت. زبان بدن مسری است. بازی در تیمی که همه در آن زبان بدن عالی را به نمایش میگذارند، لذت بخش است، زیرا انرژی بسیاری قابل مشاهده است.
با توجه به آنچه که بیان شد، بهتر است توسعه هوش هیجانی و آموزشهای لازم از ردههای پایه آغاز شود. زیرا کودکان با حضور در ورزش، دروس مختلفی از جمله کار با هم تیمیهای خود، احترام به تصمیمات مربی، احترام به حریفان، و مدیریت احساسات خود را تجربه میکنند. این دروس باعث میشود کودکان احساس خوبی نسبت به خود داشته باشند و باور کنند که مهارتهای لازم برای موفقیت در زندگی را نیز دارند.
موفقیت در بسکتبال صرفا نتیجه انجام تمرینات زیاد، قدرت بدنی، سرعت، دقت، حمل توپ، توانایی پرش و مواردی از این دست نیست. علاوه بر مهارتهای فیزیکی و سرسختی ذهنی، جنبههای روانی بازی بسکتبال نیز مهم است.
وقتی بازی گره میخورد، بازیکنان با هوش هیجانی بالا تمام وقت و انرژی خود را صرف چیزهایی میکنند که در کنترل آنها است.
از اینکه تا اینجا با نیلان جم همراه بودید و وقت ارزشمند خود را به مطالعه این مطلب اختصاص دادید، صمیمانه از شما تشکر میکنیم.
امیدواریم که این مطلب برای شما مفید و آموزنده بوده باشد. تلاش ما در نیلان جم بر این است که با ارائه محتوای باکیفیت و دقیق، به ارتقای دانش و آگاهی شما در زمینههای مختلف کمک کنیم.
نظرات و پیشنهادات شما برای ما بسیار ارزشمند است. اگر در مورد این مطلب یا هر موضوع دیگری نظری دارید، لطفا در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
ما مشتاقانه منتظر شنیدن نظرات شما هستیم!
بدون دیدگاه